Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: " فِي الْجُمُعَةِ سَاعَةٌ لَا يُوَافِقُهَا عَبْدٌ مُسْلِمٌ قَائِمٌ يُصَلِّي فَسَأَلَ اللَّهَ خَيْرًا إِلَّا أَعْطَاهُ (متفق عليه)، يعنى: " در روز جمعه وقتى هست كه هر مسلمانى كه در آن دعاء كند و از خداوند طلب خير ميكند به او عطا ميكند ".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاريخ>تاریخ نقاط دیگر>روم > پادشاهان روم پس از بر آسمان شدن مسیح علیه السلام تا روزگار پیامبر اکرم

شماره مقاله : 10283              تعداد مشاهده : 337             تاریخ افزودن مقاله : 5/4/1390

سخن درباره پادشاهان روم پس از بر آسمان شدن مسيح (ع) تا روزگار پيامبر ما محمد (ص)


مورخان بر آنند که فرمانروائى سراسر شام پس از طيباريوس به فرزندش جايوس رسيد.
جايوس چهار سال پادشاهى کرد.
پس از جايوس، پسر ديگر طيباريوس که قلوديوس نام داشت، بر تخت نشست و چهارده سال پادشاهى کرد.
پس از او نيرون (نرون) به سلطنت رسيد و بطروس و بولس را کشت و واژگون به دار آويخت.
مدت فرمانروائى نرون نيز چهارده سال بود.
بعد از او بوطلايوس چهار ماه فرمانروائى کرد.
پس از او اسفسيانوس به پادشاهى نشست.
اين همان کسى است که پسر خويش، طيطوس، را به بيت المقدس فرستاد و او به خاطر بدرفتارى فرزندان اسرائيل با مسيح، بر آنان خشم گرفت و گروهى از ايشان را کشت و بيت المقدس را نيز ويران کرد.
پس از اسفسيانوس، پسرش، طيطوس به سلطنت رسيد.
بعد از او برادرش، دومطيانوس، شانزده سال پادشاهى کرد.
آنگاه نارواس به فرمانروائى نشست و پادشاهى وى شش سال دوام يافت.
پس از او، طرايانوس نوزده سال سلطنت کرد.
بعد از او، هدريانوس بيست و يک سال فرمان راند.
سپس انطونينوس بن بطيانوس بيست و دو سال پادشاهى کرد بعد مرقوس و فرزندانش نوزده سال سلطنت کردند.
آنگاه قومودوس سيزده سال فرمان راند.
اسامى کسان ديگرى که به ترتيب پس از او در روم فرمانروائى کردند با مدت فرمانروائى آنان به قرار ذيل است:
قرطيناجوس: شش ماه سيواروش: چهار ده سال.
انطينانوس: هفت سال مرقيانوس: شش سال انطينانوس، که در روزگار فرمانروائى او جالينوس پزشک در گذشت، چهارده سال الخسندروس: سيزده سال مکسيمانوس: سه سال جورديانوس: شش سال فيلفوس: هفت سال‏ داقيوس: شش سال قالوس: شش سال و الرييانوس و قالينوس: پانزده سال قلوديوس: يک سال قيريطاليوس: دو ماه اورليانوس: پنج سال طيقطوس: شش ماه فولورنوس: بيست و پنج روز فروبوس: شش سال دقلطيانوس: شش سال مخسيميانوس: بيست سال قسطنطين: سى سال يليانوس: دو سال يويانوس: يک سال و النطيانوس و غرطيانوس: ده سال خرطيانوس و والنطيانوس کوچک: يک سال تيداسيس بزرگ: هفده سال ارقاديوس و انوريوس: بيست سال تياداسيس کوچک و والنطيانوس: شانزده سال مرقيانوس: هفت سال لاو: شانزده سال زانون: هيجده سال انسطاس: بيست و هفت سال يوسطنيانوس: نوزده سال يوسطنيانوس کبير: بيست سال‏
يوسطينس: دوازده سال طيباريوس: شش سال مريقيش و پسرش، تاداسيس: بيست سال فوقا، که کشته شد: هفت سال و شش ماه هرقل، که پيامبر صلّى الله عليه و سلم بدو نامه نگاشت.
سه سال از هنگامى که بيت المقدس- پس از ويران شدن آن به دست بخت نصر- مجددا آباد شد تا هجرت حضرت رسول اکرم (ص)، بگفته مورخان، هزار و اندى سال، و از فرمانروائى اسکندر تا هجرت، نهصد و بيست و اندى سال، گذشت.
فاصله از زمان ظهور اسکندر تا هنگام ولادت حضرت عيسى عليه السّلام سيصد و سه سال، و از هنگام ولادت عيسى او تا بر آسمان رفتن او سى و دو سال و از هنگام بر آسمان شدن او تا هجرت حضرت رسول (ص) پانصد و هشتاد و پنج سال و چند ماه است.
اين بود آنچه ابو جعفر طبرى از شمار پادشاهان روم ياد کرده است. او از بعضى حوادث که در روزگارشان روى داده، سخنى نگفته است.
تاريخنويسان ديگر اين رويدادها را نگاشته و در بسيارى از آنها با طبرى اختلاف و در بقيه با او موافقت دارند، اگر چه باز در اسامى با او هماهنگ نيستند. و به نام‏هاى اين فرمانروايان، برخى از پيشامدهاى روزگارشان را نيز افزوده‏اند، که من- اگر خدا بخواهد- آنها را به اختصار ذکر مى‏کنم.
 
متن عربی:

ذكر من ملك من الروم بعد رفع المسيح
إلى عهد نبيّنا محمد صلى الله عليه وسلم
زعموا أن ملك الشام جميعه صار بعد طيباريوس إلى ولده جايوس، وكان ملكه أربع سنين، ثمّ ملك بعده ابن له آخر اسمه قلوديوس أربع عشرة سنة، ثمّ ملك بعده نيرون الذي قتل بطرس وبولس فصلبهما منكّسين أربع عشرة سنة، ثمّ ملك بعده بوطلايس أربعة أشهر، ثمّ ملك اسفسيانوس، وهذا الذي وجّه ابنه طيطوس الى البيت المقدس فهدمه وقتل من بني اسرائيل غضباً للمسيح، ثم ملك ابنه طيطوس، ثمّ ملك أخوه دومطيانوس ستّ عشرة سنة، ثم ملك بعده نارواس ستّ سنين، ثم ملك من بعده طرايانوس تسع عشرة سنة، ثم ملك بعده هدريانوس إحدى وعشرين سنة، ثمّ ملك من بعده أنطونينوس بن بطيانوس اثنتين وعشرين سنة، ثمّ ملك مرقوس وأولاده تسع عشرة سنة، ثمّ ملك بعده قومودوس ثلاث عشرة سنة، ثمّ ملك من بعده فرطيناجوس ستّة أشهر، ثمّ ملك بعده سيواروش أربع عشرة سنة، ثمّ ملك بعده انطينانوس سبع سنين، ثم ملك من بعده مرقيانوس ستّ سنين، ثمّ ملك من بعده انطينانوس أربع سنين، وفي ملكه مات جالينوس الطبيب، ثمّ ملك الخسندروس ثلاث عشرة سنة، ثم ملك مكسيمانوس ثلاث سنين، ثمّ ملك جورديانوس ستّ سنين، ثمّ فيلفوس سبع سنين، ثم ملك داقيوس ستّ سنين، ثمّ ملك قالوس ستّ سنين، ثمّ ملك والرييانوس وقالينوس خمس عشرة سنة، ثمّ ملك قلوديوس سنة، ثمّ ملك قريطاليوس شهرين، ثمّ ملك أورليانوس خمس سنين، ثمّ ملك طيقطوس ستة أشهر، ثمّ ملك فولورنوس خمسة وعشرين يوماً، ثمّ ملك فروبوس ستّ سنين ثم قوروس وابناه سنتين، ثم ملك دقلطيانوس ستّ سنين، ثم ملك مخسيميانوس عشرين سنة، ثمّ قسطنطين ثلاثين سنة، ثمّ ملك يليانوس سنتين، ثم ملك يويانوس سنة، ثم ملك والنطيانوس وغرطيانوس عشر سنين، ثمّ ملك خرطيانوس ووالنطيانوس الصغير سنة، ثمّ ملك تيداسيس الأكبر سبع عشرة سنة، ثمّ ارقاديوس وانورويوس عشرين سنة، ثمّ ملك تياداسيس الأصغر ووالنطيانوس ستّ عشرة سنة، ثم ملك مرقيانوس سبع سنين، ثم لاو ستّ عشرة سنة، ثمّ ملك زانون ثماني عشرة سنة، ثمّ ملك انسطاس سبعاً وعشرين سنة، ثمّ ملك يوسطينانوس تسع سنين، ثم ملك يوسطينانوس الشيخ عشرين سنة، ثمّ ملك يوسطينس اثنتي عشرة سنة، ثمّ ملك طيباريوس ستّ سنين، ثمّ مريقيش وتاداسيس ابنه عشرين سنة، ثمّ ملك فوقا الذي قتل سبع سنين وستّة أشهر، ثمّ هرقل الذي كتب إليه النبيّ، صلى الله عليه وسلم، ثلاث سنين.
فمن لدن عُمر البيت المقدس بعد زن أخربه بخت نصّر إلى الهجرة، علي قولهم، ألف سنة ونيف، ومن ملك الإسكندر رليها تسعمائة ونيف وعشرون سنة، فمن ذلك من وقت ظهوره الى مولد عيسى، عليه السلام، ثلاثمائة سنة وثلاث سنين، ومن مولده الى ارتفاعه اثنتان وثلاثون سنة، ومن وقت ارتفاعه الى الهجرة خمسمائة وخسم وثمانون سنة وأشهر.
هذا الذي ذكره أبو جعفر من عدد ملوك الروم، وقد زخلى ذكرهم عن شيء من الحوادث التي كانت في أيّامهم، وقد سطرها غيره من العلماء بالتاريخ وخالفه في كثير منها ووافقه في الباقي مع مخالفة الاسم وضاف الى أسمائهم ذكر شيء من الحوادث في أيّامهم، وأنا أذكره مختصراً، إن شاء الله.
*
از کتاب: کامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، عز الدين على بن اثير (م 630)، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خليلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371ش.
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

امیر مؤمنان، علی رضی الله عنه  از پسرش حسن رضی الله عنه  پرسید: «میان ایمان و یقین، چقدر فاصله وجود دارد؟» پاسخ داد: «چهار انگشت». علی رضی الله عنه  فرمود: «چگونه؟» گفت: «ایمان، عبارتست از آنچه گوش‌هایت شنیده و قلبت، تصدیق نموده؛ و یقین، عبارتست از آنچه چشمانت، دیده و قلبت، آن را بدون هیچ شک و تردیدی، پذیرفته است و فاصله‌ی چشم و گوش با هم، فقط چهار انگشت می‌باشد». التبيين في أنساب القرشيين، ص127.

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 14081
دیروز : 3293
بازدید کل: 8249426

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010