Untitled Document
 
 
 
  2025 Oct 20

----

27/04/1447

----

28 مهر 1404

 

تبلیغات

حدیث

 

در مورد نزول عيسى عليه السلام كه از علامات بزرگ قيامت خواهد بود، پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده اند: 
« يخْرُجُ الدَّجَّالُ في أمَّتي فَيَمْكُثُ أربَعِين، لا أدْري أرْبَعِينَ يَوْما، أو أرْبَعِينَ شَهْرا، أوْ أرْبَعِينَ عَاما، فَيبْعثُ اللَّه تَعالى عِيسَى ابْنَ مَرْيمَ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم فَيَطْلُبُهُ فَيُهْلِكُه، ثُّمَّ يَمْكُثُ النَّاسُ سبْعَ سِنِينَ لَيْسَ بَيْنَ اثْنْينِ عدَاوَة » (روايت مسلم)
" رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمود: دجال در امتم برآمده و چهل درنگ مي کند نمي دانم که چهل روز است، يا چهل سال. بعد از آن خداوند عيسي عليه السلام را مي فرستد و آن را جستجو کرده مي کشد. باز مردم هفت سال طوري زندگي مي کنند که ميان دو نفر دشمني نيست ".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>اشخاص>ادریس علیه السلام

شماره مقاله : 10207              تعداد مشاهده : 500             تاریخ افزودن مقاله : 29/3/1390

وصف حنوخ كه همان ادريس عليه السلام است‏


بعد، حنوخ بن يرد با هدانه- كه اذانه هم خوانده شده- زناشوئى كرد.
او دختر باويل بن محويل بن حنوخ بن قين بن آدم بود.
حنوخ درين هنگام شصت و پنج سال داشت. زنش براى او متوشلخ بن حنوخ را زاد.
حنوخ پس از تولد متوشلخ سيصد سال بزيست و هنگامى كه مى‏خواست از اين جهان برود متوشلخ را براى رسيدگى به كار فرزندان خود و پيروى از فرمان‏هاى خداوند، جانشين خويش ساخت و پيش از مرگ به او خانواده خود سفارش كرد و ايشان را آگاه ساخت از اين كه در آينده نزديك خداوند فرزندان قابيل و كسانى را كه با ايشان درآميزند كيفر خواهد داد.
و خانواده خود را از آميزش با خانواده قابيل منع كرد.
متوشلخ نخستين كسى بود كه اسب سوارى پيشه كرد زيرا او نيز در جهاد راه پدر خود حنوخ، را مى‏پيمود.
بعد، متوشلخ با عربا، دختر عزازيل بن انوشيل بن حنوخ بن قين زناشوئى كرد.
متوشلخ درين هنگام يكصد و سى و هفت سال داشت. زنش براى او لمك بن متوشلخ را آورد. و او پس از تولد فرزندش لمك تا هفتصد سال ديگر زنده ماند. و درين مدت داراى پسران و دخترانى شد.
متوشلخ رويهمرفته نهصد و هفت سال بزيست و هنگامى كه مرگ وى فرا رسيد، پسر خود لمك را جانشين خود ساخت و درگذشت.
لمك قوم خود را پند مى‏داد و از همنشينى با فرزندان قابيل منع مى‏كرد ولى ايشان اندرزهاى او را نمى‏پذيرفتند تا كار به جائى رسيد كه همه كسانى كه در كوه با ايشان مى‏زيستند از كوه پائين رفتند و با فرزندان قابيل درآميختند.
اين هم گفته شده است كه متوشلخ پسر ديگرى داشت كه صابى خوانده مى‏شد و صابئون نام خود را از او گرفته‏اند.

متن عربی:
ذكر خنوخ وهو إدريس عليه السلام
ثم نكح خنوخ بن يرد هدانة، ويقال اذانة، ابنة باوبل بن محويل بن خنوخ بن قين بن آدم، وهو ابن خمس وستين سنة، فولدت له متوشلخ بن خنوخ، فعاش بعدما ولد متوشلخ ثلاثمائة سنة، ثمّ رفع واستخلفه خنوخ على أمر ولده وأمر الله وأوصاه وأهل بيته قبل أن يرفع وأعلمهم أن الله سوف يعذب ولد قابيل ومن خالطهم، ونهاهم عن مخالطتهم، وإنه كان أوّل من ركب الخيل لأنه سلك رسم أبيه خنوخ في الجهاد، ثم نكح متوشلخ عربا ابنة عزازيل بن أنوشيل بن خنوخ بن قين، وهو ابن مائة سنة وسبع وثلاثين سنة، فولدت له لمك بن متوشلخ، فعاش بعدما ولد له لمك سبع مائة سنة، وولد له بنون وبنات، فكان كلُّ ما عاش متوشلخ تسعمائة سنة وسبعاً وعشرين سنة ثم مات وأوصى الى ابنه لمك، فكان لمك يعظ قومه وينهاهم عن مخالطة ولد قابيل، فلم يقبلوا حتى نزل إليهم جميع من كان معهم في الجبل.
وقيل: كان لمتوشلخ ابن آخر غير لمك يقال له صابي، وبه سمي الصابئون.
قلت: محويل بحاء مهملة، وياء معجمة باثنتين من تحت، وقين بقاف، وياء معجمة باثنتين من تحت، ومتوشلخ بفتح الميم، وبالتاء المعجمة باثنتين من فوق، وبالشين المعجمة، وبحاء مهملة، وقيل خاء معجمة.

از کتاب: كامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، عز الدين على بن اثير (م 630)، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خليلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371ش.



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

ومر عمر بن الخطاب رضي الله عنه على قوم يسيئون الرمي، فقرعهم، فقالوا: إنا قوم " متعلمين " ، فأعرض مغضباً، وقال: والله لخطؤكم في لسانكم، أشد علي من خطئكم في رميكم. [عمر بن خطّاب رضي الله عنه بر جماعتى گذشت كه تير مى انداختند و خطا مى كردند. عمر آنان را سرزنش كرد. گفتند: انّا قوم متعلمين به جاى انّا قوم متعلمون، عمر به خشم روى گردانيد و گفت: خطاى شما در زبان بدتر از خطاى شما در تير انداختن است.] (ترجمه معجم الادباء ياقوت حموى، مترجم عبد المحمد آيتى)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 10100
دیروز : 17493
بازدید کل: 12796981

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010